آیین های عزاداری و وهن مذهب
چرا باید قمه نزنیم؟
مقدمه/ یکی از مفاهیمی که فقهای شیعه در استنباط احکام اسلامی به آن استناد می کنند و آن را در نظر می گیرند موضوع وهن مذهب است. تعریف لغوی این لفظ تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است و در اصطلاح فقهی وهن دین و یا مذهب به معنای سبک جلوه دادن دین و مذهب در انظار عمومی دیگر ادیان و یا مذاهب است. در واقع وهن دین و مذهب یک قاعدهی فقهی نیست تا تحت عنوان قواعد فقهیه از آن بحث شود. بلکه یک عنوان ثانوی است و فقها پیرامون برخی از احکام به وهن دین و یا مذهب استناد میکنند و میگویند: هرکارى که باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و باید از آن اجتناب شود.
تاثیر این موضوع فقهی در بسیاری از احکام دین اسلام (به خصوص در بسیاری از مسائل و موضوعات اجتماعی) دیده می شود که سخن گفتن به تفصیل درباره مصادیق آن، گفتار ما را طولانی خواهد کرد. اما آن چه قصد دارم در این نوشتار پیرامون آن نکاتی را به صورت ساده و خلاصه تبیین کنم موضوع آیین های مرسوم و غیر مرسوم عزاداری و وهن دین و مذهباست. در واقع، وهن دین و مذهب عبارتی است که در پاسخ اکثر مراجه عظام تقلید به استفتاء مقلدین خود پیرامون برخی روش های عزاداری دیده می شود و به نظرم رسید لازم است جنبه های مختلف احکام عزاداری ها با توجه به موضوع وهن مذهب بیشتر و دقیق تر بررسی شود.
متن/ در یک تقسیم بندی کلی، اعمالی که مسلمانان در قالب دین و دین داری انجام می دهند را می توان در دو دسته بیان کرد:
دسته اول؛ اعمالی هستند که اصل عمل به همراه کیفیت انجام آن به صورت دقیق و موبه مو در کتاب و سنت آمده است و مسلمانان موظفند طبق آن عمل کنند (این که در بعضی موارد قول های مختلفی در کیفیت انجام یک دستور ذکر می شود در جای خود بحث می شود) مثال واضحی از این گروه نماز است که هم اصل نماز در متن دین آمده است و هم کیفیت اجرای آن مو به مو و دقیق در شریعت ذکر شده است. در این دسته از اعمال مفهومی به نام وهن دین و مذهب جایی ندارد. به این معنی که اگر عده ای جمع شوند و بگویند طرفداران دیگر ادیان با نماز خواندن و روزه گرفتن ما از دین اسلام زده می شوند و به آن متمایل نمی شوند و بهتر است برای جذب آنان به اسلام برای مدتی (ولو خیلی کم) نماز نخوانیم یا روزه نگیریم هیچ دین شناس جامع الشرایطی حرف او را قبول نمی کند و می گوید در این مسئله وهن دین موضوعیت ندارد.
اما دسته دوم؛ اعمالی هستند که اصل دستور و عمل در شریعت و دین ذکر شده است و حدود و ثغور آن به دقت تعیین شده است اما کیفیت و چگونگی انجام آن به عهده خود مکلف گذاشته شده است و به او دستور داده شده با توجه به مابقی احکام دینی و دیگر ملاحظات، کیفیت اجرای آن را انتخاب کن. مثال واضح برای این دسته از اعمال دستوراتی همچون رعایت حجاب برای بانوان و همچنین عزاداری برای عزا و سوگواری اهل بیت (علیهم السلام) است. در این دستورات، شرع مقدس ضمن تایید و تاکید بر اصل عمل، حدود و ثغوری را تعیین کرده است که باید در حین انجام عمل رعایت شوند. کیفیت انجام این گونه اعمال با توجه به جزئیات و حدود و ثغور دستور دینی و همچنین در نظر گرفتن دیگر ملاحظات فقهی تعیین می شوند.
موضوع احکام مربوط به عزاداری در دسته دوم دستورات دینی جای می گیرد. با این که اصل موضوع عزاداری در ایام عزای اهل بیت(علیهم السلام) امری موکد و توصیه شده توسط دین و پیشوایان دینی است، برخی ملاحظات فقهی و اجتماعی هست که کیفیت انجام این امر دینی را محدود می کند و مکلف موظف است با توجه به این ملاحظات و محدودیت ها، روش انجام این دستور را انتخاب کند. در حقیقت روش های عزاداری فعلی (مرسوم یا غیر مرسوم) چیزهایی نیستند که در متن دین آمده باشند (به عنوان مثال در حدیثی آمده باشد که سینه بزنید، زنجیر بزنید یا قمه بزنید)؛ بلکه این ها بر اساس مسائل عرفی تعیین شده اند. مثلا مردم یک منطقه در دیر باز در ایام عزا و ماتم در فراق نزدیکان خود بر سینه می زده اند و به همین ترتیب این رسم برای عزاداری اهل بیت نیز رایج شده است. (باید توجه داشت که اصل مراسم عزای اهل بیت و مصیبت خوانی چیزی است ک صراحتا در متون دین تاکید شده است). واضح است (با توجه به مقدمه های ذکر شده) صحیح یا غیر صحیح بودن این گونه روش های عزاداری را باید با توجه به مصالح دیگر تعیین نمود و حرف های خلاف واقع، احساساتی و غیر منطقی را کنار گذاشت.
به نظر می رسد دو اصل فقهی در تعیین احکام عزاداری دخالت مستقیم داشته باشد:
1- رساندن ضرر قابل توجه انسان به خودش جایز نیست و حرام است.
2- باید از انجام اعمالی که موجب وهن مذهب می شود اجتناب کرد.
با توجه به این دو اصل فقهی، حکم بسیاری از آیین ها و روش های عزاداری معلوم می شود. بدیهی است که قمه زنی که شامل هر دو حکم می شود؛ هم باعث رساندن ضرر قابل توجه به انسان می شود (چنان که شاهد بوده ایم در دسته های قمه زنی تعداد افراد زیادی از هوش می روند و خون زیادی از آنان به هدر می رود) و هم موجب وهن دین و مذهب می شود (برای اثبات این ادعا کافی است در موتور جستجو گر گوگل کلمه عاشورا را به لاتین جستجو کنید و ببینید چه عکس هایی در جلوی شما ظاهر می شود. خودتان را جای کسی بگذارید که می خواهد راجع به اسلام، تشیع و عاشورا تحقیق کند. آیا حقیقت تشیع و عاشورا این است؟) و بنابراین به طور قطع و مسلم حرام است.
دیگر روش های عزاداری همچون سینه زنی و زنجیرزنی ساده نه موجب رساندن ضرر به بدن فرد می شود و نه باعث وهن دین و مذهب! برخی روش های عزاداری هم هست که ظاهر مشکوکی دارند و باید خود فرد طبق عرف منطقه و قراین و حواشی دیگر تشخیص دهد که آیا مصداق وهن مذهب می شود یا نه؟! مواردی همچون هروله کردن در عزاداری، لطمه زدن به سر و صورت در حین عزاداری و یا اسم ائمه را پشت بلند گو به صورت تند و پشت سر هم تکرار کردن نمونه هایی از این موارد مشکوک هستند!
از همین رو رهبر معظم انقلاب در اکثر استفتاهایی که از ایشان درباره احکام عزاداری پرسیده شده اینگونه جواب داده اند که باید دید اگر مصداق وهن مذهب می شود حرام است و اگر نه و حرام دیگری نیز انجام نمی شود بلا اشکال است. البته به نظر می رسد نظر ایشان این نیست که مومنان ولایی و انقلابی این گونه اعمال را در عزاداری های خود انجام دهند و بعد از پاسخ به این سوالات توصیه می کنند که مومنان از این گونه اعمال بر حذر باشند و به اصل مسئله که روضه، مصیبت خوانی و آشنا کردن آحاد مردم با معارف عاشورا و نهضت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) است بپردازند! چه نیکوست عزادارن ولایی در همه هیئات گوش به این توصیه پدرانه رهبر خود فرا دهند و ابراز عشق و ارادت خود به ساحت اهل لیت (علیهم السلام) را در روش هایی خلاصه کنند که هیچ شک و شبهه ای در آن ها نباشد!
یا حق/.